محمدمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

محمد گیان

در پس هر چه می بینی دریایی برای فکر کردن و آموختن نهفته

 پس هر چه می بینی دریایی برای فکر کردن و آموختن نهفته پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : - ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : - درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم . می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی . پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید . - اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام . - بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد ۵  خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی . صفت اول :    &n...
19 مرداد 1394

پایان کلاس اول

  من وتو دست به دست   در کنار هم ٬بالا می رویم٬گام به گام ٬از کوه بلند دانش٬فهمیدن لحظه تو به آغاز الفبا دلخوش٬من به آیینه ی عرفان و حقیقت مشغول  چشممان رو به جلو٬دلمان گرم به بودن وکنار ودرآن گوشه ی  منشور خیالم  به دو دست مینشانم بذر دانستن و بودن و توانایی ناب به امید رویش آگاهی تو و تو امروز به من تکیه زدی که بیاموزی و در ره بروی لیک می دانم من٬می رسد روز دگر که تو گیری دستم و بری مادر را دست به دست به تمنای یک عشق دیرین به طلب سوی کهن دیر زمان به تداوم به جلو ٬ بهر پوییدن راه دانش پسرم همواره در کنار تو به دیدن سر پایم و تو در قلبم ...
19 مرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد گیان می باشد